var myString = "103/9/4";
ستاره ی شعر وسخنوبلاگی برای ستاره دار ترین سخنان ماه من! از خیالم که میگذری خواستنت چون پاره ای ابر کوچک در دلم چکه میکند و عاشقانه ای از پنجره دستانم به نجوای باران سرک میکشد دستانم را دایره وار دور دلت حلقه میکنم عزیز دلم! مبادا فکر کنی «داستان اسارت»است این حکایت را به زیاد خواستنت تعبیر کن... یک شبى مجنون نمازش راشکست بی وضو در کوچه ى لیلا نشست. عشق ، آن شب مست مستش کرده بود فارغ ازجام الستش کرده بود! گفت یارب از چه خوارم کرده اى برصلیب عشق دارم کرده اى خسته ام زین عشق دل خونم نکن من که مجنونم ، تومجنونم نکن مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلاى تو...من نیستم!! گفت اى دیوانه،لیلایت منم در رگت پنهان و پیدایت منم سالها با جورلیلا ساختی من کنارت بودم ونشناختی.
قایقت می شوم بادبانم باش بگذار هر چه حرف پشت سرمان می زنند مردم باد هوا باشد دورترمان کند *************** اگر چه جنگ میان من و تو کشته نداد ولی چه سود که هر شب اسیرتر شده ام دراز دستس کن! سیب سرخ تازه بچین که زیر بار غمت سر به زیر تر شده امپ **************** خطی کشید روی تساوی عقل و عشق خطی دگر کشید به قانون خویشتن از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد **************** طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ |